http://images.persianblog.ir/434232_zqtIaXid.jpg

من اگر روح پریشان دارم

من اگر غصه هزاران دارم

گله از بازی دوران دارم

دل گریان, لب خندان دارم

به تو و عشق تو ایمان دارم

در غمستان نفسگیر,اگر نفسم می گیرد

آرزو در دل من ,متولد نشده می میرد

یا اگر دست زمان در ازای هر نفس جان مرا می گیرد

دل گریان, لب خندان دارم

به تو و عشق تو ایمان دارم

من اگر پشت خودم پنهانم

من اگر خسته ترین انسانم

به وفای همه بی ایمانم

دل گریان, لب خندان دارم

به تو و عشق تو ایمان دارم





تاريخ : پنج شنبه 28 دی 1391برچسب:,
ارسال توسط شهاب

http://i13.tinypic.com/2ziqa1y.jpg

ز چشمت اگر چه دورم هنوز

پر از اوج و عشق و غرورم هنوز

اگر غصه بارید از ماه و سال

به یاد گذشته صبورم هنوز

شکستند اگر قاب یاد مرا

دل شیشه دارم بلورم هنوز

سفر چاره دردهایم نشد

پر از فکر راه عبورم هنوز

ستاره شدن کار سختی نیست

گذشتم ولی غرق نورم هنوز

پر از خاطرات قشنگ توام

پر از یاد و شوق و مرورم هنوز

ترا گم نکردم خودت گم شدی

منِ شیفته با تو جورم هنوز

اگر جنگ با زندگی ساده نیست

در این عرصه مردی جسورم هنوز

اگر کوک ماهور با ما نساخت

پر از نغمه پیک و شورم هنوز

قبول است عمر خوشی ها کم است

ولی با توام پس صبورم هنوز





تاريخ : پنج شنبه 28 دی 1391برچسب:,
ارسال توسط شهاب

هر شب که فرصت می کنم جویای حالش می شوم

از خویش بی خود گشته و مست خیالش می شوم

در آسمان آرزو هر دم صدایش می زنم

چشمم چو بر رویش فِتَد محو جمالش می شوم

در هر شب تاریک من, بدر است ماه صورتش

از شرم این دیدار تو من هم هلالش می شوم

جاریست اشک از دیدگان, هر آن که یادش می کنم

مقبول درگاهش شوم اشک زلالش می شوم

سرگشته و حیران شدم دلتنگ و بی ایمان شدم

گویم به هر شیدا دلی خط است و خالش می شوم

جویای حالش می شوم مست از خیالش می شوم

با این دل سوداییم رنج و ملالش می شوم

تاریکی و ظلمت گذشت, خورشید از نو سر کشید

انگار خواب است اینکه من, غرق وصالش می شوم





تاريخ : پنج شنبه 28 دی 1391برچسب:,
ارسال توسط شهاب

بیا عشقم تو با من باش بذار از غم رها باشم

بخواب آروم تو آغوشم که من آسوده خاطر شم

نشستم گوشه ای آروم دلم به غم گرفتاره

نگو حالت رو میفهمم که دل به غم سزاواره

غروب عشق چه دلگیره, شدیم پا بند یک رویا

منو تو مال هم بودیم شکستیم رسم این دنیا

شکستن رسم هر کس نیست با این دنیا مدارا کن

اگر گفتم دوست دارم ببند چشم و تو حاشا کن

         شاعر:میلاد جانمحمدی





تاريخ : پنج شنبه 28 دی 1391برچسب:,
ارسال توسط شهاب

http://images.persianblog.ir/422143_5OMzglJ8.jpg

کاش میشد هیچکسی تنها نبود

کاش میشد دیدنت رویا نبود

گفته بودی با تو میمانم ولی

رفتی و گفتی که اینجا جا نبود

سالیان سال تنها مانده ام

شاید این رفتن سزای من نبود

من دعا کردم برای بازگشت

دست های تو ولی بالا نبود

باز هم گفتی که فردا میرسی

کاش روز دیدنت فردا نبود





تاريخ : چهار شنبه 27 دی 1391برچسب:,
ارسال توسط شهاب

http://images.persianblog.ir/518902_Mr1ldKK1.jpg

هم دعا کن گره از کار تو بگشاید عشق

هم دعا کن گره تازه نیافزاید عشق

قایقی در طلب موج به دریا پیوست

باید از مرگ نترسید, اگر باید عشق

عاقبت راز دلم را به لبانش گفتم

شاید این بوسه به نفرت برسد, شاید عشق

شمع روشن شد و پروانه در آتش گل کرد

می توان سوخت اگر امر بفرماید عشق

پیله رنج من, ابریشم پیراهن شد

شمع حق داشت, به پروانه نمی آید عشق!





تاريخ : چهار شنبه 27 دی 1391برچسب:,
ارسال توسط شهاب

http://dizimuzik.persiangig.com/127841271922.jpg

کاش بودی تا دلم تنها نبود

تا اسیر غصه ی فردا نبود

کاش بودی تا برای قلب من

زندگی اینگونه بی معنا نبود

کاش بودی تا لبان سرد من

قصه گوی غصه ی فردا نبود

کاش بودی تا نگاه خسته ام

بی خبر از موج و از دریا نبود

کاش بودی تا دو دست عاشقم

غافل از لمس گل مینا نبود

کاش بودی تا زمستان دلم

این چنین پرسوزو پر معنا نبود

کاش بودی تا فقط باور کنی

بعد تو این زندگی زیبا نبود





تاريخ : چهار شنبه 6 دی 1391برچسب:,
ارسال توسط شهاب

http://axgig.com/images/52367265184371253424.jpg

در نگاهم یک غروب سرد بود

سرنوشتم جاده های درد بود

از میان برگهای سبز باغ

قسمت من برگهای زرد بود

رد پای یک مسافر بردلم

مثل احساس عمیق درد بود

گرچه تنها مانده بودم در سکوت

انتهای گوچه مان یک مرد بود

دستی از آن سوی باران شد دراز

دستی از نوعی که گل می کرد بود





تاريخ : چهار شنبه 6 دی 1391برچسب:,
ارسال توسط شهاب

http://up.98love.ir/Pictures/love/%D8%B9%D8%A7%D8%B4%D9%82%D8%A7%D9%86%D9%87_%D8%BA%D9%85%DA%AF%DB%8C%D9%86_98_%D9%84%D8%A7%D9%88_(12).jpg

هنوز از دست من ناراحتی,نه؟

نفهمیدی گلی بی طاقتی,نه؟

برات شعر خواندم رنگ دریا

ولی تو دویت داری صورتی,نه؟

تو دریایی که مالامال دُری

ولیکن من ندارم قیمتی,نه؟

فقط یک فرق کوچک بین ما هست

که تو شهرزاده ای من پاپتی,نه؟

ولی خو کرده ام عاشق بمانم

ندارم غیر از این من عادتی,نه





تاريخ : چهار شنبه 6 دی 1391برچسب:,
ارسال توسط شهاب

http://www.img4up.com/up2/03864632118772424657.jpg

دردناک است که عاشق به مرادش نرسد

در پی یار شود پیر به یارش نرسد

روز و شب منتظر لحظه ی موعود شود

دلخراش است که آخر به مرادش نرسد

در میان همه گل ها,گل دلخواه خودش را

خود بکارد ولی آخر به گلابش نرسد

جان گداز است که شب تا به سحر گریه کند

چه الیم است که معشوق به دادش نرسد

گریه دار است چو بینی دل عاشق خون است

خون به چشمش برسد هر که به یارش نرسد





تاريخ : سه شنبه 5 دی 1391برچسب:,
ارسال توسط شهاب

http://data30t.com/wp-content/uploads/farapix_com_b142f15f199f260ab489d713b058f596_farapix_com_370a7187ea0899facb114923d445a8a6_3d92c8b104aks-2.jpg

بگذار که از درد تو بیمار بمیرم

از آتش دل سوزم و تبدار بمیرم

برگردنم آن زلف سیه حلقه کن ای سرو

در پای تو خواهم به سر دار بمیرم

بگذر نفسی از بر بالینم و بگذر

از تاب تب لحظه ی دیدار بمیرم

چون سایه ات ای گل ز سرم رفت عجب نیست

از جور خس و سرزنش خار بمیرم

سهل است ز تیر نگهت مردنم اما

ترسم نزنی بر دل و دشوار بمیرم

مستم کن از آن لعل می آلوده که حیف است

می باشد و من پیش تو هشیار بمیرم

تا چند ز بی مهریت ای مادر ایام

یک بار شوم زاده و صد بار بمیرم

اغیار پی زندگی از مرگ گریزان

من زنده که در رهگذر یار بمیرم

ای پرده نشین پرده ز رخ بفکن و برخیز

مگذار که در پرده پندار بمیرم

گر دیدن رخسار تو ای ماه گناه است

بگذار نگه کرده گنهکار بمیرم

تا چند صبا در پی عمرم بدوانی

بگذر ز من خسته و بگذار بمیرم





تاريخ : سه شنبه 5 دی 1391برچسب:,
ارسال توسط شهاب

http://www.img.1et.ir/2012/03/romantik_adana.ir-15.jpg

رهایم کن برو ای عشق از جانم چه میخواهی

به سوهان غمت روح مرا پیوسته می کاهی

مگر جز مهربانی از تو چشمت چه می خواهم

تو خود از هر کسی بهتر از احساس من آگاهی

نیازی نیست تا پنهان کنی از من نگاهت را

گواهی می دهد قلبم مرا دیگر نمی خواهی

غزلهایم زمانی روی لبهای تو جاری بود

ولی امروز در چشمت نمی ارزم پر کاهی

دلم خوش بود گهگاهی برایت شعر می خوانم

تو هم سر می زدی آن روزها از کوچه,مان گاهی

برو هر جا که می خواهی برو آسوده باش

مواظب باش مثل من نیفتی در چنین چاهی

از این جا می روم تنها مرا دیگر نخواهی دید

نخواهم برد در این راه با خود هیچ همراهی





تاريخ : سه شنبه 5 دی 1391برچسب:,
ارسال توسط شهاب

http://photo.webmoj.com/wp-content/uploads/2012/09/love4.jpg

گفتی که مرا دوست نداری گله ای نیست

بین من و عشق تو ولی فاصله ای نیست

گفتم که کمی صبر کن و گوش به من کن

گفتی که نه باید بروم حوصله ای نیست

پرواز عجب عادت خوبیست ولی حیف

تو رفتی و دگر اثر از چلچله ای نیست

گفتی که کمی فکر خودم باشم و آن وقت

جز عشق تو در خاطر من مشغله ای نیست

رفتی تو خدا پشت و پناحت به سلامت

بگذار بسوزد دل من مسئله ای نیست

 





تاريخ : سه شنبه 5 دی 1391برچسب:,
ارسال توسط شهاب

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
تبادل لینک - سیستم تبادل لینک سه طرفه رایگان، اتوماتیک و هوشمند">تبادل لینک
امکانات جانبی